قدرت عادتها: چگونه عادتها، زندگی ما را شکل میدهند و چگونه میتوان
آنها را تغییر داد.
محمد قاسم محسنی
عادتها بخش بزرگی از زندگی روزمره ما
را تشکیل میدهند. بیش از ۴۰
درصد از کارهایی که هر روز انجام میدهیم، تصمیمهای آگاهانهای نیستند که با دقت
و تفکر انتخاب کرده باشیم، بلکه عادتهایی هستند که به طور خودکار انجام میشوند.
این رفتارهای تکراری، هرچند به ظاهر کوچک، تأثیر عمیقی بر سلامت، بهرهوری، امنیت
مالی و حتی خوشحالی ما دارند. در این مقاله، به بررسی چگونگی شکلگیری عادتها،
نحوه عملکرد آنها در مغز، چگونگی ایجاد عادتهای جدید و تغییر عادتهای قدیمی میپردازیم.
همچنین نقش باور و حمایت گروهی در تثبیت تغییرات را توضیح خواهیم داد.
عادت چیست و چرا مهم است؟
عادتها مجموعهای از رفتارهای تکراری
هستند که بدون نیاز به تفکر زیاد انجام میشوند. وقتی صبح از خواب بیدار میشوید و
بدون فکر کردن دندانهایتان را مسواک میزنید، یا وقتی هر روز در مسیر خاصی به محل
کار میروید، در واقع در حال انجام عادتهایی هستید که مغز شما آنها را به صورت
خودکار هدایت میکند. طبق تحقیقات چارلز داهیگ در کتاب قدرت عادت، این
رفتارهای خودکار به مغز کمک میکنند تا انرژی کمتری مصرف کند و تمرکز خود را روی
کارهای پیچیدهتر بگذارد.
چرا عادتها مهماند؟ چون در طولانیمدت،
این رفتارهای کوچک و تکراری نتایج بزرگی به همراه دارند. برای مثال، عادت به ورزش
روزانه میتواند سلامت جسمی شما را بهبود بخشد، یا عادت به پسانداز کردن حتی
مقدار کمی پول در هر ماه میتواند به امنیت مالی منجر شود. از سوی دیگر، عادتهای
ناسالم مانند سیگار کشیدن یا خوردن غذاهای ناسالم میتوانند به مشکلات جدی در
سلامت و زندگی منجر شوند. به همین دلیل، درک چگونگی شکلگیری و تغییر عادتها میتواند
به ما کمک کند تا زندگی بهتری داشته باشیم.
چرخه عادت: چگونه مغز عادتها را میسازد؟
مغز ما همیشه به دنبال راههایی برای
صرفهجویی در انرژی است. به همین دلیل، رفتارهای تکراری را به عادت تبدیل میکند
تا نیاز به تصمیمگیری مداوم کاهش یابد. طبق تحقیقات انجامشده توسط محققان
دانشگاه MIT،
فرآیند شکلگیری عادت در مغز از یک چرخه سهمرحلهای تشکیل شده است:
این چرخه (نشانه، رویه، پاداش) با تکرار
به مرور خودکار میشود. مغز از فرآیندی به نام تکهتکه کردن (Chunking) استفاده میکند که در آن مجموعهای از
رفتارها به یک الگوی ثابت تبدیل میشوند. این فرآیند به مغز اجازه میدهد تا بدون
نیاز به تحلیل مداوم، رفتارها را به سرعت انجام دهد.
چگونه عادتهای جدید بسازیم؟
برای ایجاد یک عادت جدید، باید چرخه نشانه،
رویه و پاداش را به درستی طراحی کنیم. اما چیزی که این چرخه را قدرتمند میکند، تمایل
است. تمایل احساسی است که باعث میشود مغز به دنبال پاداش باشد و رفتار را تکرار
کند.
مثال پپسودنت: تبدیل مسواک زدن به عادت
یکی از بهترین مثالها برای نشان دادن
قدرت تمایل، موفقیت خمیردندان پپسودنت است. در اوایل قرن بیستم، کلود هاپکینز، یک
تبلیغاتچی معروف، با استفاده از اصول عادتسازی، پپسودنت را به محصولی پرفروش
تبدیل کرد. او یک نشانه ساده (حس زشتی روی دندانها) و یک پاداش واضح (دندانهای
تمیز و زیبا) تعریف کرد. اما راز واقعی موفقیت او در ایجاد حس سوزش خفیف و
خوشایندی بود که پپسودنت در دهان ایجاد میکرد. مردم این حس را با تمیزی مرتبط
کردند و به مرور منتظر آن بودند. این حس، تمایلی ایجاد کرد که مسواک زدن را به یک
عادت روزانه تبدیل کرد.
تغییر عادتهای قدیمی: قانون طلایی
آیا میتوان عادتهای بد را از بین برد؟
پاسخ این است که عادتها را نمیتوان کاملاً حذف کرد، اما میتوان آنها را تغییر
داد. قانون طلایی تغییر عادت میگوید: برای تغییر یک عادت، باید نشانه و پاداش را
ثابت نگه دارید و فقط رویه را جایگزین کنید.
مثال تونی دانگی: تغییر عادت در ورزش
تونی دانگی، مربی معروف فوتبال
آمریکایی، از این اصل برای بهبود عملکرد تیمش استفاده کرد. او به جای ایجاد عادتهای
کاملاً جدید، رویههای بازیکنان را تغییر داد. برای مثال، او به بازیکنان یاد داد
که به جای فکر کردن در لحظه بازی، به نشانههای خاص (مثل حرکت بازیکن حریف) واکنش
خودکار نشان دهند. پاداش (موفقیت در بازی) ثابت ماند، اما رویههای جدید باعث شدند
بازیکنان سریعتر و کارآمدتر عمل کنند. این رویکرد به تیم او کمک کرد تا به موفقیتهای
بزرگی دست یابد.
درمان ناخن جویدن با آموزش معکوسسازی
عادت
یکی از روشهای علمی برای تغییر عادتهای
بد، آموزش معکوسسازی عادت (Habit Reversal Training) است. برای مثال، در مورد عادت ناخن جویدن، فرد ابتدا باید نشانه
(مثل احساس استرس یا پوسته شدن پوست انگشت) و پاداش (مثل حس آرامش) را شناسایی
کند. سپس یک رویه جدید که با عادت قبلی سازگار نیست (مثل گذاشتن دست در جیب یا
بازی با یک شیء) جایگزین عادت قدیمی میشود. این رویه جدید همان پاداش را فراهم میکند،
اما رفتار ناسالم را حذف میکند. با تکرار، این رویه جدید به عادت تبدیل میشود.
نقش باور در تغییر دائمی عادتها
درک چرخه عادت و جایگزینی رویهها برای
تغییر عادت کافی نیست. برای اینکه تغییرات دائمی شوند، باید باور به امکان
تغییر وجود داشته باشد. این باور اغلب در محیطهای گروهی تقویت میشود.
چگونه عادتهای خود را تغییر دهیم؟
برای تغییر عادتهای خود یا ایجاد عادتهای
جدید، میتوانید از این مراحل ساده استفاده کنید:
نتیجهگیری
عادتها نیروی قدرتمندی در زندگی ما
هستند. آنها بیش از ۴۰ درصد از رفتارهای
روزانه ما را تشکیل میدهند و تأثیر عمیقی بر سلامت، بهرهوری و خوشحالی ما دارند.
با درک چرخه عادت (نشانه، رویه، پاداش) و نقش تمایل در به حرکت درآوردن این چرخه،
میتوانیم عادتهای جدیدی بسازیم یا عادتهای قدیمی را تغییر دهیم. قانون طلایی
تغییر عادت به ما میگوید که با حفظ نشانه و پاداش و جایگزینی رویه، میتوان
رفتارهای ناسالم را اصلاح کرد. اما برای دائمی شدن این تغییرات، باور به امکان
تغییر ضروری است، و این باور اغلب در جمعها و گروههای حمایتی تقویت میشود.
تغییر عادتها کار سادهای نیست، اما با
درک مکانیسمهای آن و استفاده از ابزارهای علمی، میتوانیم الگوهای رفتاری خود را
به گونهای بازسازی کنیم که به زندگی بهتری منجر شود. چه بخواهید ورزش کنید، عادتهای
مالی بهتری داشته باشید یا رفتارهای ناسالم را کنار بگذارید، کلید موفقیت در شناخت
عادتها و استفاده هوشمندانه از آنها نهفته است.
[3] نتیجهای است که باعث میشود فرد رویه را تکرار کند.
با کلوپ کارآفرینان جوان افغانستان گام به گام به سوی موفقیت.
(Telegram: karafarinanjawan)
برای دریافت مقاله اینجا کلیک
کنید.